جمعبندی زیست 2- حواس
در مطلب زیر خلاصهای از فصل حواس آورده شده. امیدواریم نکات آن برای دوران جمعبندی مفید باشد.
نورونهاي حسي نورونهايي تمايزيافته هستند، توانايي شناسايي محركها را دارند و اثر محرك را به پيام عصبي تبديل ميكنند.
بيشتر گيرندههاي حسي در پوست، چشم، گوش ، بيني و زبان متمركز شدهاند.
گيرندههاي موجود در پوست دندريتهايي از يك يا چند نورون هستند. اغلب دندريت اين گيرنده را پوششي از جنس بافت پيوندي احاطه ميكند.
گيرندههاي درد سطحيترين گيرندهها بوده و فاقد پوشش پيوندي هستند.
گيرندههاي فشار نسبت به بقيه در عمق بيشتري قرار دارند.
محركهاي شديد مانند سرما يا گرماي بيش از حد، گيرندههاي درد را نيز تحريك ميكنند. پس از احساس درد، پاسخهاي محافظت كننده از بدن مثل انعكاسها شروع به كار ميكنند.
گيرندههاي مكانيكي در ديوارهي رگهاي خوني، در ماهيچههاي اسكلتي و در ديوارهي مثانه وجود دارند.
اندام بينايي نسبت به ساير حواس بسيار كارآمد است.
صلبيه در جلوي چشم قرنيه را تشكيل ميدهد. قرنيه شفاف، فاقد مويرگ خوني و از جنس بافت پيوندي و پوششي است.
مشيميه داراي رگهاي خوني فراواني است و تغذيهي كرهي چشم را بر عهده دارد.
مشيميه در جلوي چشم عنبيه را تشكيل ميدهد.
مشيميه در مجاورت عدسي ماهيچههاي مژكي را به وجود ميآورد.
شبكيه داراي گيرندههاي نوري و نورونهاست.
لكهي زرد در امتداد محور نوري چشم، محل گيرندههاي مخروطي بيشتر و عامل دقت در بينايي است.
كوررنگي مربوط به گيرندههاي مخروطي و شبكوري مربوط به گيرندههاي استوانهاي و هر دو از بيماريهاي ارثي هستند.
نور ضمن عبور از چشم سه بار شكست پيدا ميكند: از هوا به قرنيه، از زلاليه به عدسي، از عدسي به زجاجيه
قرنيه و زلاليه تقريبا ضريب شكست يكساني براي نور ورودي دارند. چون زجاجيه ژلهمانند است، ضريب شكست بيشتري از زلاليه و كمتري از عدسي دارد.
به قرار گرفتن تصوير روي شبكيه بر اثر كاهش يا افزايش قطر عدسي، به وسيلهي رشتههايي كه به ماهيچههاي مژكي حلقوي شكل متصل شده است، تطابق ميگويند.
فرد زماني به پيرچشمي مبتلا است كه عدسي چشم سفت شود و انعطافپذيري و قدرت تطابق آن كاهش پيدا كند.
بيماري آبمرواريد به كدر شدن تدريجي عدسي و كاهش قدرت بينايي گفته ميشود.
آب مرواريد و پيرچشمي معمولا با افزايش سن افراد بروز ميكند.
هنگامي كه كرهي چشم بيش از اندازه بزرگ باشد، تصوير اشياي دور در جلوي شبكيه تشكيل ميشود و فرد نميتواند اشياي دور را واضح ببيند. در اين صورت فرد به نزديكبيني مبتلاست و مشكل با عدسي واگرا اصلاح ميشود.
در حالتي كه كرهي چشم بيش از حد كوچك باشد، تصوير اشياي نزديك در پشت شبكيه تشكيل ميشود و فرد به دوربيني مبتلاست. اين بيماري با عدسي همگرا اصلاح ميشود.
اگر سطح عدسي و يا قرنيه كاملا صاف و كروي نباشد، پرتوهاي نور به طور نامنظم به هم ميرسند و روي يك نقطهي شبكيه متمركز نميشوند. در اين حالت بايد از عينكي استفاده شود كه عدسي آن، عدم يكنواختي انحناي قرنيه يا عدسي چشم را جبران كند.