درحال بارگذاری ....
به انجمن تخصصی آلم خوش آمدید.شما در این انجمن میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید...!! وارد یا عضو شوید
پنل کاربری
نام کاربري :

پسورد :

عضويت | فراموشي رمز عبور
تاپیک های مهم و کاربردی انجمن
ADS
ارسال پاسخ جدید
12»
mwarrior96
آفلاین


ارسال‌ها :3778
عضويت: 26 /11 /1392
محل زندگي:ساوه
سن:23
شناسه ياهو:
تشکرها :513
تشکر شده :281
پاسخ 1 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
همین کنکور امسال امیر حسین اقدامی نفر برتر تو رشته ریاضی تو ساوه بود که واسه خودش کلی آرزو داش بره دانشگاه خوب به کشتن داد !!
همین سه هفته پیش سکته کرد مرد !!!
از فشار درس سکته کرد ....
به خودتون انقد فشار نیارید ...
...
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 - 23:32

تشکر شده تشکر شده:
2 کاربر از mwarrior96 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:alisoleimany - roga -

mahnaz76
آفلاین


ارسال‌ها :1317
عضويت: 17 /3 /1393
شناسه ياهو:
تشکرها :239
تشکر شده :218
پاسخ 2 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
من میخوام یه اعترافی بکنم
من موقع درس خوندن یا امتحان دادن
اینقد خونسردم
که وقتی دوستانم بامن حرف میزنن کلا از فکر کردن به امتحان دور میشن
و چندین بار از دوستام شنیدم که بهم میگفتن تو چرا اینقد خونسردی
والله خودمم نمیدونم چرا به هر چیزی فکر نمی کنم
...
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 10:35
mahdi1351
آفلاین


ارسال‌ها :59
عضويت: 23 /11 /1393
محل زندگي:زنجان
سن:18
تشکرها :33
تشکر شده :21
پاسخ 3 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .

یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
السلام علیک یا صاحب الزمان
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 13:53
mwarrior96
آفلاین


ارسال‌ها :3778
عضويت: 26 /11 /1392
محل زندگي:ساوه
سن:23
شناسه ياهو:
تشکرها :513
تشکر شده :281
پاسخ 4 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
این داستان رو یکی واسه مرگ امیر حسین اقدامی تعریف کرده بود .....

الهی بمیرم.... خدایاااا..... ببین فقط. میدونم از حکمتته ولی ب خودت قسم خیلی سوز داره.... ب خودت قسم اشک خیلیارو درآورده... خدایا... خدایا حداقل بذار جاش راحت باشه پیش خودت. از فشاری ک روش بود این طوری شد...نذار اونجا هم فشاریو تحمل کنه... خداااااا امروز رفتیم کلاس المپیاد شیمی. اقای واحدی دیر کرد وقتی اومد اول صبح شروع کرد ب درس زندگی. گفت بخاطر درس زیاد استرس ب خودتون فشار وارد نکنید. من مونده بودم چرا شیمیو شروع نمیکنه. رفت نشست سرجاش گفت یه نفر خیلی درس خوند مرد. با خودم گفتم واااا حتما خیلی وقت پیشا بوده مهم نیس. یهو گفت یکی از دانش اموزای علامه حلی(مدرسه تیزهوشان پسرونه ک چسبیده ب مدرسه ما)... من از تعجب خفه شده بودم. گفت رتبه اول ساوه... یه لحظه فکر کردم اقدامیه بعد گفتم نننننننننننننننننننننننننه امکااااااااااااان نداره.... گفتیم کی؟ نگفت. فهیمه هی میخواست یه اسمی رو بگه روش نمیشد منم قاطی کردم گفتم فهیمه بگو دیگه. گفت اقدامی؟؟ ما همه چشم دوختیم ب اقای واحدی گفت اره...... وااااااای خیلی خیلی شُک بزرگی بود. فکم چسبید زمین. داشتم میلرزیدم. زنگ استراحتو ک زدن رفتیم تو حیاط دیدم چشای فاطمه قرمزه یهو احمدی هم زد زیر گریه که منم شروع کردم بقیه هم دور ما جمع شدن. همه ناراحت بودن. کلی گریه کردیم ما سه تا. اخرش فهیمه هم گریش گرفت. بیچاره اقای کریمی. فاطمه میگفت وسط کلاس بهش خبر دادن یهو رفته از کلاس بیرون گریه کرده... زنگ تفریح هم بلند بلند گریه میکرد. دلم براش ریش شد. اقای واحدی هی دلداریش میداد... اخه چرا یه جوون باید اینجوری بره. دلم خونه برا خانوادش، اقوامش، دوستاش و بقیه.... وای حتما جای خالیش خیلی حس میشه... کسی که همه میگفتن اگ رتبه ۱ کنکور نشه حتما یه رقمی میشه... خیلی فشار روش بوده. د اخه لعنتی جون ارزششو انقد پایینه؟؟؟ از این همه فشاری ک روش بوده دیشب خوابیده و سکته کرده... صبح هم بلند نشده.... اخه کدوم بی..... میخواد پاسخگو باشه؟ یه جوون مرده. میفهمی؟ ما ک فقط اسمشو شنیده بودیم این همه واسمون شُک داشت. بخدا هنوز تو شُکم. یه جا میخوام برا گریه. خداکنه زودتر شنبه بیاد برم مدرسه با بچه ها خودمونو خالی کنیم. ای خداااا بیچاره مامانش. بیچاره دوستاش.مرد اونم فقط دو ماه قبل کنکور. نمیدونید چقد سوختیم. کل ساوه فهمیدن... خدایا چی بگم اخهمن همینجا مرگ ناگهانی جوون ناکام، امیرحسین اقدامی رو به همه اونایی ک دلشون گرفت تسلیت میگم... روحش شاد. بچه ها فاتحه یادتون نره ها. براش دعا کنید.
...
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 13:59

تشکر شده تشکر شده:
2 کاربر از mwarrior96 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mahdi1351 - ramyar -

amirtakamoli
آفلاین


ارسال‌ها :68
عضويت: 20 /9 /1393
محل زندگي:مشهد سیتی
سن:18
شناسه ياهو:
تشکرها :7
تشکر شده :25
پاسخ 5 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
اههههههههههههههههههههه
مشهدیم بوده.....................
......................................................کنکورو میدیم ور داره بره دیگه...................................
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 17:19

تشکر شده تشکر شده:
1 کاربر از amirtakamoli به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mahdi1351 -

farzaneh94
آفلاین


ارسال‌ها :506
عضويت: 22 /3 /1393
محل زندگي:اسپادانا
سن:18
تشکرها :165
تشکر شده :221
پاسخ 6 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
واي چقدر بد...راست ميگن بچه ها زياد استرس بخودتون وارد نكنين...تلاشتونو بكنين درحدي كه تواناييشو دارين...ديگه نتيجه رو بدين دست خدا..خدابيامرزدشون
گاهي بايد عشق ورزيد....
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 21:42

تشکر شده تشکر شده:
3 کاربر از farzaneh94 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mwarrior96 - mahdi1351 - ramyar -

mahdi1351
آفلاین


ارسال‌ها :59
عضويت: 23 /11 /1393
محل زندگي:زنجان
سن:18
تشکرها :33
تشکر شده :21
پاسخ 7 :
\
به قول استاد سلیمانی کنکور که همه ی زندگی نیس...

دوستای گلم یه چیز هم میگم کنکور رو بزرگش نکنید!!!!!

یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
السلام علیک یا صاحب الزمان
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 21:57

تشکر شده تشکر شده:
1 کاربر از mahdi1351 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mwarrior96 -

mahdi1351
آفلاین


ارسال‌ها :59
عضويت: 23 /11 /1393
محل زندگي:زنجان
سن:18
تشکرها :33
تشکر شده :21
پاسخ 8 :
\
نقل قول از m__y
این داستان رو یکی واسه مرگ امیر حسین اقدامی تعریف کرده بود .....

الهی بمیرم.... خدایاااا..... ببین فقط. میدونم از حکمتته ولی ب خودت قسم خیلی سوز داره.... ب خودت قسم اشک خیلیارو درآورده... خدایا... خدایا حداقل بذار جاش راحت باشه پیش خودت. از فشاری ک روش بود این طوری شد...نذار اونجا هم فشاریو تحمل کنه... خداااااا امروز رفتیم کلاس المپیاد شیمی. اقای واحدی دیر کرد وقتی اومد اول صبح شروع کرد ب درس زندگی. گفت بخاطر درس زیاد استرس ب خودتون فشار وارد نکنید. من مونده بودم چرا شیمیو شروع نمیکنه. رفت نشست سرجاش گفت یه نفر خیلی درس خوند مرد. با خودم گفتم واااا حتما خیلی وقت پیشا بوده مهم نیس. یهو گفت یکی از دانش اموزای علامه حلی(مدرسه تیزهوشان پسرونه ک چسبیده ب مدرسه ما)... من از تعجب خفه شده بودم. گفت رتبه اول ساوه... یه لحظه فکر کردم اقدامیه بعد گفتم نننننننننننننننننننننننننه امکااااااااااااان نداره.... گفتیم کی؟ نگفت. فهیمه هی میخواست یه اسمی رو بگه روش نمیشد منم قاطی کردم گفتم فهیمه بگو دیگه. گفت اقدامی؟؟ ما همه چشم دوختیم ب اقای واحدی گفت اره...... وااااااای خیلی خیلی شُک بزرگی بود. فکم چسبید زمین. داشتم میلرزیدم. زنگ استراحتو ک زدن رفتیم تو حیاط دیدم چشای فاطمه قرمزه یهو احمدی هم زد زیر گریه که منم شروع کردم بقیه هم دور ما جمع شدن. همه ناراحت بودن. کلی گریه کردیم ما سه تا. اخرش فهیمه هم گریش گرفت. بیچاره اقای کریمی. فاطمه میگفت وسط کلاس بهش خبر دادن یهو رفته از کلاس بیرون گریه کرده... زنگ تفریح هم بلند بلند گریه میکرد. دلم براش ریش شد. اقای واحدی هی دلداریش میداد... اخه چرا یه جوون باید اینجوری بره. دلم خونه برا خانوادش، اقوامش، دوستاش و بقیه.... وای حتما جای خالیش خیلی حس میشه... کسی که همه میگفتن اگ رتبه ۱ کنکور نشه حتما یه رقمی میشه... خیلی فشار روش بوده. د اخه لعنتی جون ارزششو انقد پایینه؟؟؟ از این همه فشاری ک روش بوده دیشب خوابیده و سکته کرده... صبح هم بلند نشده.... اخه کدوم بی..... میخواد پاسخگو باشه؟ یه جوون مرده. میفهمی؟ ما ک فقط اسمشو شنیده بودیم این همه واسمون شُک داشت. بخدا هنوز تو شُکم. یه جا میخوام برا گریه. خداکنه زودتر شنبه بیاد برم مدرسه با بچه ها خودمونو خالی کنیم. ای خداااا بیچاره مامانش. بیچاره دوستاش.مرد اونم فقط دو ماه قبل کنکور. نمیدونید چقد سوختیم. کل ساوه فهمیدن... خدایا چی بگم اخهمن همینجا مرگ ناگهانی جوون ناکام، امیرحسین اقدامی رو به همه اونایی ک دلشون گرفت تسلیت میگم... روحش شاد. بچه ها فاتحه یادتون نره ها. براش دعا کنید.




داداش دلم خیلی گرفت.
واقعا متاسفم...تصویر: /weblog/file/forum/smiles/33.gif



یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
السلام علیک یا صاحب الزمان
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 22:02

تشکر شده تشکر شده:
1 کاربر از mahdi1351 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mwarrior96 -

mwarrior96
آفلاین


ارسال‌ها :3778
عضويت: 26 /11 /1392
محل زندگي:ساوه
سن:23
شناسه ياهو:
تشکرها :513
تشکر شده :281
پاسخ 9 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
این امیرحسن اقدامی از ساله اول دبیرستان برای کنکور داشت میخوند
میخواست بورسیه بشه
ولی یه شب میخوابه صبحش بیدار نمیشه

منم که شنیدم کلی غصه خوردم
واقعا حیف نیس
یه جوون 18 ساله سکته کنه اونم واس چی !!! واس درس و کنکور
...
جمعه 25 اردیبهشت 1394 - 22:05

تشکر شده تشکر شده:
1 کاربر از mwarrior96 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:mahdi1351 -

kaisa
آفلاین


ارسال‌ها :14
عضويت: 12 /2 /1393
تشکرها :19
تشکر شده :2
پاسخ 10 :
\"کنکور\"، فرشته را به کما کشاند . . .
من دیشب که حالم بد شد نصفه شبی رفتیم بیمارستان واسه قلب
فشار فشار مرده!نوار قلب که نگو...با کلی دارو وضعیتم ثابت شدمن انقد استرس داشتم چون پشت کنکورم هستم پدر و مادرم اگه رتبه خوبی نیارم و پزشکی نشه چه برخوردی میکنند اینجوری شدم ولی از پدر و مادرمون نامادری سیندرلا نسازیم!
کلی حرف زدن که گور بابای کنکور خب نشه به جهنم!واقعا انقدر استرس نداشته باشیم پدرم گفت فوقش قبول شی وقتی انقد استرس داری خب بیفتی بمیری چه فایده دیشب خیلی بد بود واقعا
اینه که زدم تو فاز ارامش نهایتش هرچی بشه سرمو که نمیبرن!گور بابای حرف مردم هم
شنبه 26 اردیبهشت 1394 - 09:50
12»





برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.