نقل قول از meshky

سلام بچه ها ..

من الان تازه فهمیدم ک رشته دانشگاهی و آینده و درامد ینی چی؟؟

ینی می دونستم ها ولی ن اینجوری چون کمبودشو نداشتم ولی تا اخر ک نمیتونم اینجوری بمونم باید تصمیم بگیرم ....الان رشته ریاضی برا یه دختر هیچ اینده شغلی نداره...همه خونوادم میگن باید میرفتم تجربی .....خودم تحمل پزشکی و بیمارستان و این چیزارو ندارم ...از طرفی دارو رو دوست دارم نمیدونم شاید راس میگن ....این توانایی رو در خودم میبینم ک بتونم از پسش بر بیام ولی حوصله زیست خوندنو ندارم ...هر کی تو خونواده ما ریاضی خونده یا معلمه یا بیکار (حتی یکی از دخترای خونواده هم فیزیک فردوسی خونده ولی الان بیکار و همینطور داره پیش میره و کمکم دکتراشم میگیره)جرا اخه باید اینجوری باشه ناامیدم ولی اگه دارو بخونم راحت میتونم هم ادامه بدم و هم یه داروخانه یا شرکت داروسازی بزنم پولمم از پارو بالا میره ...بچه ها بهم کمک کنین همین یکسال میتونم آیندمو بسازم ........کاش زمان برگرده و برم رشته تجربی .....تازه از طرفی میترسم از زیست خداجونم عاشقتم بهم کمک کن

سلام

آخه دوست گلم چرا انقد نارحتی!

نمیدونم شاید الآن وضعیت خوبی نداشته باشی و از آینده نگران باشی،ولی بدون منم وضعیتتم مثل ماله تو بودش ولی دیگه نخواستم با حرف هر کسی بلغزم.

من وقتی میخواستم انتخاب رشته کنم بابام تو تجربیا اسمم و نوشت ولی بعدش خودم مخالفت کردم و اومدم رشته ریاضی فقط به عشق مهندسی!

کلی پسر داییم بهم گف که تو بیا تجربی بخون لااقل یه پزشک عمومی چیزی شو، ولی گفتم نه من دوس دارم ریاضی بخونم. با داییم خیلی حرف میزدم که کدوم رشته؟میگفت هر چی دوس داری،گفتم برم ریاضی؟گفت اگه دوس داری برو بخون،ولی همین داییم همین امسال بهم گف کاش میرفتی تجربی.حالا تصور کن منی که دارم با شور و اشتیاق تلاش میکنم تو رشتم موفق باشم یه حرفایی بشنوم که سستم میکنه و هی از خودم می بپرسم.من اشتباه کردم؟؟

تو کل مدرسمون اگه میگشتی تو هفته اشتغال یه دونه متنی چیزی از رشته های ریاض نزده بودن!حالا چرا نمیدونم!

من بازم شک میکردم،دو دل میشدم

یکی از بچه ها رو که تو راهنمایی من ازش زرنگ تر بودم یه بار داشت با مدیرمون درباره یکی از رتبه های مدرسه که کنکور تجربی داده بود و اینا حرف میزد،من تا اونو دیدم گفتم ای خدا اون چرا باید الآن تنها دغدغه ش این باشه که رتبه خوب بیاره ولی من باید هر روز غصه بخورم که آیا تو انتخاب رشته ام اشتبا کردم؟

از اون روز بیشتر تو اتاقم به جای درس خودن میشستم فک میکردم.من وقتم و تلف میکردم!

ولی بعدش با خودم قرار گذاشتم دیگه پای تصمیممی که خودم گرفتم وایسم.حتی مامانم بهم گف میتونی زیست و بخونی؟منم بهش گفتم من دیگه رشتم و انتخاب کردم.بعد بهش گفتم دودولم نکن بزار واسه همین رشته م تلاش کنم

دوست گلم تو رشته تجربی رشته ی خوب فقط پزشکیه ،من روحیات خودم و میشناسم با پزشکی نمیتونم را بیام ،من همه چیز و در نظر گرفته بودم بعد اومده بودم ریاضی.الآن که دارم فک میکنم من نباید دو دل باشم

من یه بار با یه مشاوری هم حرف زدم گفت چرا ناراحتی آخه، الآن نصف نصف دختر و پسر برمیدارن و مهندسی های زیادی تو تهران الآن وجود داره

به خدا ما خانم مهندسای موفق زیادی دریم.ما رو یه بار برده بودن نیروگاه ناظر نیروگاه به خانم بود.بعد یه آقایی اونجا بودش میگف که این همه پله و ارتفاع و اون خانوم میره بالا ولی یکی از این مردا جرئتشو نداره .!

حالا تو هم زود تصمیم تو بگیر چون اگه بخوای این جوری ناراحت باشی تابستون و از دست میدی!

تو رو خدا زود تصمیم بگیر و بعد پای تصمیمت وایسا