رضا بیا اجى زهرات رو از برق بکش این حالش خوب نيستا
من واسه چيزى کم نياوردم تو خونم نيس اصن
ولی تو هم هرشب درد چشم داشته باشى و ماهى زرت و زرت پول بدى واسه عکس چشمت و انگشتتم بشکنه و .... بشکن نمیزنى درد میکشى رضا اگه درد منو دارى خوب میفهمى چى میگم تا دو نصف شب درد کشيدن ئعنى چى
تو راس میگى من دقیقا همینجورى که گفتى هستم ولی تو میدونى کع چقد خواستم ولی نشد? نمیدونى دیگه
درضمن نگفتم تورو له میکنم گفتم کسی که خودشو برام بگیره.
بزار اصلا رک باشم اره من تو عمل ضعیفم .... کمک کن اصلا بیا بزن بگو چيکار کنم
من همونم که تا اول دبیرستان بچه ها ى اينجا ارزشون بود جای من باشن من همونم که معلمام رو دانشگاه تهران برام حساب میکردن اما بعده اون نه همه چى عوض شد ....
امسال سعی کردم اونجورى بشم ولی نشد خيلى درد داره که حالا معلما به عنوان دانش اموز متوسط بهت نگاه کنه
من بايد جای خوب قبول شم ولی ناامیدم میگى چيکار کنم?
درد رضا رو میگى اره درک میکنم چقد درد داره عشقتو .... به شرفم قسم درکت میکنم رضا خوب میفهممت
من الان هيشکى باورم نداره ....نمی فهمى شکستن دل پدر و مادر چقدر درد داره مادروپدرى که حاظرم زندگيمو دم ولی ناراحت نباشه حالا از من ناامیده چون دیگه سقوطمو داره میبينه نه صعودمو
این ذره ای از دردام ....