۱-يکي از پادشاهان قديم چين بر وزير خود خشم گرفت و خواست او را بکشد . به او گفت ` دستور مي دهم يا به چوبه دار آويخته شوي يا با تبر گردنت را بزنند. حال خودت بگو با کدام روش کشته مي شوي؟ اگر راست بگويي با تبر گردنت را مي زنند و اگر دروغ بگويي به دار آويخته خواهي شد `. وزير منطق دان بود در پاسخ جمله اي گفت که نتوانستند هيچ يک از دو حکم را در باره او اجرا کنند. به نظر شما ابن جمله چه بود ؟
۲- در سرزميني دو دسته افراد که به ظاهر شبيه هم بودند زندگي مي کردند. دسته اول که آنها را دسته الف مي ناميم همواره راست مي گفتند و دسته دوم همواره دروغ مي گففتند و ما آنها را گروه ب مي ناميم. روزي مسافري که به خصلت اين مردم آشنا بود از آنجا مي گذشت. در سر يک دو راهي يکي از اين افراد را ديد مي خواست بپرسد که راه دهکده کدام است اما نمي دانست اين شخص از کدام دسته است بايد سوال خود را چگونه طرح کند تا فقط با يک سوال راه خود را پيدا کند؟