سلام داشی ...
آها .. یادم اومد ...
بابا من کی قهر کردم ؟
گفتم تا وقتی که داش هادی اجازه نده نمیام ...
اون بنده خدا منو اخراج کرده بود دیه .
وگرنه من که مرض نداشتم خدافظی کنم ...
اگه کلاس جای خوابیدن نیس پس خونه هم جای درس خوندن نیس!
نقل قول از mkian
هنووووز که اول راههه آجی اینجوووری نگووووو آخرش شیرینه
آدم خسته رو هر چقد هم امیدوار کنی یه مدت دیگه با حالت قبلیش بر میگرده مگه این که خودش راهشو پیدا کنه...
در حقیقت
آدمی
در یک سکانس از زندگی اش گیر میکند
و بعد دیگر مهم نیست که تا کجا پیش می رود!
تا هر جایی که برود
تا هر جایی ...
باز هم با یک چشم برهم زدن برمیگردد به همان سکانس،
همان سال
همان روز
همان ساعت
همان لحظه...
و پیر شدن انسان
از همین لحظه شروع می شود ...!
نههههه به نظرم مثل یه موتور میمونه که باید یه نیروی محرکه بهش داد بقیش و میره با موفقیتای هرچند کوچیکش خوشحال نیشه و در نهایت رضایت.....این اولین قدم واسه موفقیتشه روز به روز حالش بهتر میشه جون میدونه درجا زدن ینی مرگ مرگ روان...و اون خودش با تلاشش با افکارش واز همه مهمتر با خدا پیش میره خدا دستشو میگیره شک نکنین ...و اون موقع که هستش که معنویت بدردت میخوره هر چه ایمان و توکل بیشتر زندگی قشنگتر....به قول فاطمه امیدوارم حال دل و روح هممون خوب باشه